امروز اولین امتحان فاینال این ترم رو دادم. وضعیت بدی بود. یه میان ترم 6 نمره ای رو نداده بودم و خیلی خیلی نگران بودم بیفتم. شب نخوابیدم. موقع درس خوندن داشتم به این فکر میکردم که فرق مدل فکر کردن من با دوستام اینه که میترسم نتونم. میترسم اتفاقی که میخوام نیفته و برای فرار از این ترس کاری نمیکنم. همین قدر بچه گانه...
خدایا خدایا خدایا
خودت به من کمک کن. می دونی تو چه وضعیتی هستم...
سخته...برچسب : نویسنده : 5dailyneveshts9 بازدید : 9
کلی کار دارم. کلیییی
رفتم تو گروه بچه های اتاق قبلیمون، پست های قدیمی رو نگاه میکنم. چقدر آدم بیکارب بودم و نصف مسیجای اون زمان مال منه.
دوستم که الان ادمیشن گرفته تقریبا چیزی ننوشته. یه چند وقت یه بارم که چیزی گفته معلومه چرت و پرتای قبلی رو نخونده.
تو خودت کار مهم رو چی میبینی؟ وقتت رو واسه چه کاری صرف می کنی؟ مهم یا غیر مهم؟
سخته...برچسب : نویسنده : 5dailyneveshts9 بازدید : 9
برچسب : نویسنده : 5dailyneveshts9 بازدید : 7
برچسب : نویسنده : 5dailyneveshts9 بازدید : 13
برچسب : نویسنده : 5dailyneveshts9 بازدید : 13
برچسب : نویسنده : 5dailyneveshts9 بازدید : 10
برچسب : نویسنده : 5dailyneveshts9 بازدید : 10